احساسش بنفش بود درست مثل تشمک از جنس شب های ارغوانی و انقدر نرم و لطیف و دوست داشتنی مثل ابر که دوست داشتم تا مدت ها بغلش کنم و حتی یک ثانیه هم ولش نکنم نمی دونم چه نسبتی باهاش دارم فقط می دونم عاشقشم عاشق لبخند هاش

چشم هاش صداش موهای لخت قهوه ای رنگش و نیم رخ جذابش وقتی کار میکنه

اون عمیق تر از هر کلمه ای که آدم ها بهش معنا بخشیدن